爱情故事

Novels and short story _ long story _ 爱情故事
شین براری

爱情故事

Novels and short story _ long story _ 爱情故事

شین براری
爱情故事

爱情故事
رمان بالای هجده سال
رمان سانسور نشده
رمان ممنوعه
رمان عاشقانه
رمان اندروید
رمان موبایل
رمان مجازی

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین نظرات
  • 11 Mehr 01، 18:47 - کانون شاملو
    عالی
نویسندگان

شعر هپلی الکی

Saturday, 8 Aban 1400، 11:46 PM

موشی آمد اژدها شد، هیچکس چیزی نگفت  



درود بر سراینده این ابیات زیبا
*هیچ کس چیزی نگفت*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جغد فرتوتی هما شد، هیچ کس چیزی نگفت
موشی آمد اژدها شد، هیچ کس چیزی نگفت

آن که رسم کدخدایی را غلط اعلام کرد
کم کمک خود کدخدا شد، هیچ کس چیزی نگفت

ملّتی که برج در برجش نشان از جشن داشت
ماه در ماهش عزا شد، هیچ کس چیزی نگفت

زنده شد "ابن زیاد" و نوحه خوانی پیشه کرد
آب و نانش کربلا شد، هیچ کس چیزی نگفت

شیخ از "اللّه اکبر"، "کِبر" را برداشت کرد
رفت بالا "کبریا" شد، هیچ کس چیزی نگفت

از نماز بی وضو چیزی نمی گویم ولی
روزه ها بی "ربّنا" شد، هیچ کس چیزی نگفت

هر حرامی کم کم از منبر حلالیّت گرفت
مثل این که کودتا شد، هیچ کس چیزی نگفت

چارچنگولی ربا افتاد روی بانک ها
این رِبا هستی رُبا شد، هیچ کس چیزی نگفت

مرزهای علم و دانش در افاضات شیوخ
دائماً هی جا به جا شد، هیچ کس چیزی نگفت

هر چه مسئول آمد از بس بود خالص، دزد شد
دزدی اش هم بر ملا شد، هیچ کس چیزی نگفت

آن که فِرت و فِرت از ارض و سما تفسیر داشت
کاسب ارز و طلا شد، هیچ کس چیزی نگفت

نرم نرمک کلّ بیت المال هاپولی شدست
پول ها پخش و پلا شد، هیچ کس چیزی نگفت

آب و خاک و کوه و دشت و نفت و گاز
جنگل و دریا فنا شد، هیچ کس چیزی نگفت

فقرِ لامصّب فقط در قشر مستضعف نماند
بانوا هم بینوا شد، هیچ کس چیزی نگفت

ظلم عین سگ پرید و پاچهٔ ما را گرفت
گرچه دردش جانگزا شد، هیچ کس چیزی نگفت

کارگر زندانی امّا کارفرمای شریف(!)
راهی آنتالیا شد، هیچ کس چیزی نگفت

لاله ها رویید از خون جوانان وطن
آن که جیکی زد جزا شد، هیچ کس چیزی نگفت
من نمی دانم کدامین شیر فاسد خورده ای
باعث این وضع ما شد، هیچ کس چیزی نگفت...

        خب طبق انتظار میبایست عنوان کنم که این متن رو از فن پیج نویسنده ی موفق این زمانه ی  فضای مجازی  با اختصار   شین_ ب    کپی کردم .  و البته به نظرم وصف حال مردمان یک سرزمین بیگانه و غریب باید  باشه  .  و ربطی به ما ایرانی ها  نداره هیچ‌ 

  • 00/08/08
  • قصه شب

نظرات  (۳)

  • کانون شاملو
  • عاقلان دانند
    چرا دروغ میگی ‌ شین براری هرگز به نظام خاصی متلک نگفته و نمیگه ‌ . اصولش بر مبنای احترام و همکاری و تحسین و نقد سازنده است ‌ نه نقد تخریبگر . بعدشم اون طفلکی که شعر نمیگه ‌
  • هورا مومبین
  • من طرفداران اون و امیرخانی هستم . الکی خرابش نکنید . خیلی هم محترم و با شخصیت هست .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    تجدید کد امنیتی